محمدجعفر ایرانی تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی ایران، در یادداشتی با عنوان «استعفای حسن روحانی، آری یا نه ؟» به زوایای مختلف نظریه استعفای رئیس دولت مستقر پرداخته است.
شاپورخواست/ محمدجعفر ایرانی – محمدجعفر ایرانی تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی ایران، در یادداشتی با عنوان «استعفای حسن روحانی، آری یا نه ؟» به زوایای مختلف نظریه استعفای رئیس دولت مستقر پرداخته است.
ایرانی در یادداشت استعفای حسن روحانی، آری یا نه ؟، آورده است:
انقلاب اسلامی پس از ۴۰ سال، امروز پای در مسیری گذاشته است که بدون تردید به شرایط ویژه و منحصربهفردی در منطقه رسیده و جایگاه امروز آن در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای منطقه بر کسی پوشیده نیست.
در معادلات بینالمللی نقش بیبدیل جمهوری اسلامی بهعنوان قطب منطقهای با گفتمان مشخصی در کنار برخی اقطاب دیگر جهان مانند هند، مالزی، ترکیه، مصر و … غیرقابل اغماض است.
حضور جمهوری اسلامی در صفبندی و تقسیمبندیهای قدرت سیاسی و حرکت در مسیر حفظ کرامت و اقتدار ایران و ایرانی را نمیتوان نادیده گرفت.
این مهم میسور نگردیده و مستمر نخواهد بود مگر با وحدت و یکپارچگی داخلی و تقسیم و تسهیم قدرت داخلی مبتنی بر آراء و نظارت مردم ایران در مرکز «تئولند» و یکی از حیاتیترین آبراههای جهانی و منطقهای با حفظ اقتدار داخلی میتواند قدرت بلامنازع سیاسی،علمی،اقتصادی و حتی مالی در بین کشورهای حوزه «تئولند» باشد.
دولت روحانی در نیمهی راه دور دوم ریاست جمهوری یازدهم با آزمونی بزرگ و تعیینکننده روبرو است، آزمون ماندن برمدار «عقلانیت و تدبیر».
محمدجعفر ایرانی در ادامه، معتقد است: «نظریه استعفای حسن روحانی» آنقدر خطرناک و نامیمون است که «عبور از خاتمی» و «خروج از نظام» غیر عقلایی و ناصواب بود.
برگزاری انتخابات ۲ اسفندماه مجلس شورای اسلامی و بستن حسابهای مالی سال ۹۸ بودجه و دولت و ورود اولین باره به بودجهی دوساله مبتنی بر درآمدها و معاملات غیرنفتی (حداقل فروش نفت) ازجمله آزمونهای بزرگ و مؤثر دولت تدبیر و امید در سالها و روزهای باقیمانده است.
حسن روحانی اصولگرا با تمام نقاط ضعف و قابل انتقادی که در دولت دیده میشود، اما کارنامهی قابل قبولی در بسیاری از حوزهها داشته است.
دولت ترکیبی و مشارکتی ایشان نیز مستظهر به رأی مردم و حمایتهای رهبری معظم انقلاب است. لذا اشتباهاتی که دولت احمدینژاد در مسائل انحرافی و خانهنشینی و برچیدن سازمان برنامهوبودجه و چندین خطای استراتژیک دیگر مرتکب شدند، را نباید تکرار کرد.
برخی از سیاسیون هر دو جریان (اصولگرا و اصلاحطلب) با نزدیک شدن به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، برای اینکه از نمد این موضوع برای خود کلاهی ببافند، بیمیل به طرح و اصرار بر تحقق یافتن عینی موضوع نیستند.
این در حالی است که اصولگرایان برای ناکارا جلوه دادن دولت و تخریب آن بهمنظور ایجاد اقبال عمومی ازدسترفته خویش، در سالهای قبل و استفاده از فضای اقتصادی و مشکلات مستحدثه، و اصلاحطلبان برای فرار بهجلو و عدم پاسخگویی به برخی مشکلات که بهنوعی نتیجهی تصمیمات، هدایتگریهای اجتماعی و تکرار انتخابهای قبل است، هستند.
لذا کشمکشهای داخلی و وزنکشیهای سیاسی نظیر نظریه استعفای روحانی،اگر بر پایهی شرایط موجود داخلی و احتمال کاهش مشارکت مردم و با نگاه به جایگاه ویژه و منحصر بفرد و منطقهای و جهانی ایران نباشد، بسیار خطرناک و شاید نتایج زیانبار آن غیرقابلجبران باشد.
سلام و تشکر از شاپورخواست و ممنون از دکتر ایرانی اندیشمند